«تفریق»؛ کم کردن محتوا از فیلمنامهای با یک ایده ناب!/درباره تازهترین ساخته مانی حقیقی

«تفریق» تازهترین ساخته مانی حقیقی فیلمی با یک ایده خوب اما محتوای کم و ضعیف است.
سینماپلاک، «تفریق» تازهترین ساخته مانی حقیقی که پروانه نمایش آن در مهرماه 1401 از سوی سازمان سینمایی صادر شده بود، در نهایت به دلیل اظهارنظرهای سیاسی کارگردان و بازیگرانش در جریان اعتراضات سال 1401 که به عنوان دلیل عدم اکران آن اعلام شد، از اکران در سینماهای ایران باز ماند و پس از پخش در یک پلتفرم خارجی در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی منتشر شد تا تماشاگران ایرانی، هرچند نه روی پرده سینما، در تلویزیونهای خانگی خود به تماشای این فیلم بنشینند. به همین بهانه مروری داشتیم بر این فیلم و برخی از نقدهایی که بر آن نوشته شده است.
قصه عجیب همزادها یا دنیای موازی؟
فکرش را بکنید در خانه نشستهاید که یک نفر در بزند. در را باز کنید و با نسخه دیگری از خودتان روبهرو شوید و تازه این کل ماجرا نیست. کمی بعد متوجه شوید که همسر آن نسخه دوم هم دقیقا نسخه دیگری از همسر شماست! جالب نیست؟
ایده اولیه «تفریق» دقیقا همین ایده است. زن و شوهری که با همزادهای خود دیدار میکنند. ایدهای جذاب و متفاوت، حداقل روی کاغذ، که در اجرا شاید بتوان گفت به هدر رفته است. فرزانه یک مربی رانندگی است که در ترافیکی زجرآور و زیر رگبار بارانی که کم پیش میآید در تهران شاهدش باشیم و لجبازانه در بخش اعظمی از فیلم هم ادامه دارد، مشغول سوهان زدن ناخنهایش و بحث با شاگردش است که همسرش را میبیند که سوار یک اتوبوس میشود. فرزانه همسرش را دنبال میکند و میبیند که او وارد خانهای میشود و شک در دلش جوانه میزند. همین شک است که در ادامه این زوج را به همزادهایشان میرساند و در نهایت قصه را شکل میدهد.
ترانه و نوید؛ تکرار پس از «برادران لیلا»
ترانه علیدوستی و نوید محمدزاده پس از «برادران لیلا» ساخته سعید روستایی در این فیلم هم به عنوان نقشهای اصلی جلوی دوربین رفتند.
ترانه علیدوستی در دو نقش فرزانه و بیتا و نوید محمدزاده در دو نقش جلال و محسن دو زوج متفاوت را به تصویر میکشد که هر کدام با چالشهایی دستوپنجه نرم میکند. در یکی زن افسرده است و در دیگری مرد در منجلاب خشونت بیمنطق دست و پا میزند. هر چقدر ترانه علیدوستی توانسته تفاوت میان دو کاراکتر را به خوبی با هنر بازیگریاش به تصویر بکشد، نوید محمدزاده در این امر ناموفق ظاهر شده است.
درباره فیلمنامه و کاراکترها
مانی حقیقی سازنده «اژدها وارد میشود»، «کنعان» و «پذیرایی ساده» در تازهترین فیلمش که فیلمنامه آن را در همکاری با امیررضا کوهستانی به نگارش درآورده، نتوانسته آنطور که باید از پس ایده اولیه بربیاید و به نوعی مغلوب آن شده است. این نکتهای است که برخی از منتقدان در نقدهایشان به آن اشاره کردهاند. فیلمی که قرار بوده یک فیلم رازآلود به سینمای ایران اضافه کند و برخی آن را در فضای «سرگیجه» هیچکاک برشمردهاند اما در این مسیر نتوانسته موفق باشد و به تمام هدف خود برسد.
«تفریق» یک فیلم فراذهنیتی با زمینههای روانشناسی و فلسفی است اما به نظر میرسد برای رسیدن به این هدف هم کاراکترها آنطور که باید عمق پیدا نکردهاند. منتقد سایت سین اروپا در نقد فیلم مینویسد: «فیلم «تفریق» بازیگران را به چالش نمیکشد، زیرا شخصیتهای آنها کمتر از آنچه که باید تعریف شدهاند و عملا از آنها به عنوان وسایلی برای رسیدن به پایان داستان استفاده میشود.»
منتقد این سایت همچنین در ادامه مینویسد: «فیلم تفریق به توضیحات علمی برای ایده خود نیاز دارد، زیرا فرضیات و پدیدههای فیلم بسیار پیچیده و گنگ هستند و بدون دلیل قانع کننده، باورپذیر نمیشوند.»
همچنین مایکل سیسینسکی (Michael Sicinski)؛ منتقد سینمایی سایت (In Review Online) در نقدی که برای فیلم سینمایی «تفریق» منتشر کرد، نوشت: «اگرچه «تفریق» ویژگیهای کلی یک فیلم ایرانی اما شبیه به فیلمهای لوئیس بونوئل (فیلمساز اسپانیایی) را دارد، اما حقیقی بهشدت با سوژهها بازی میکند و شخصیتهای فیلم را خیلی بیشتر از آن چیزی که منطقی به نظر میرسد در تاریکی نگاه میدارد. چنین خودخواهیای بهسختی میتواند معادلهها بشکند (اصغر فرهادی اغلب همین کار را در فیلمهایش انجام میدهد) اما حقیقی با تقویت عناصر ماوراء طبیعی طرح، از تماشاگر میخواهد که درام انسانی عجیبوغریبی را که تماشا میکند، کنار بگذارد و مستقیماً به سمت داستانهای تمثیلی برود.»
یک چتر لطفا!
در اغلب سکانسهای خارجی «تفریق» باران میبارد. بارانی رگباری که قرار است به فضاسازی سکانسهای ملتهب کمک کند. اگر فیلم رئالیستی باشد، باید گفت این باران، با این شدت و اینچنین ممتد در دنیای واقعی هیچوقت در تهران اتفاق نمیافتد. اما آیا فیلم رئالیستی است؟ آیا در دنیای واقعی امکان دارد یک زوج، زوجی دقیقا همزاد خودشان را ببینند؟ آنقدر شبیه که حتی گاهی خودشان هم در تشخیص اشتباه کنند و حتی توقع داشته باشند فرزندشان متوجه جابجایی یکی از والدهایش با شخص دیگری نشود؟ چنین شباهتی که با سکانس آزمایش دادن بیتا و فرزانه متوجه میشویم زمینه ژنتیکی هم ندارد، آیا در دنیای واقعی امکانپذیر است؟ احتمالا نه؛ بنابراین توصیه ما این است که برای دیدن «تفریق» عجالتا یک چتر با خود ببرید.
فیلمفارسی یا هندی؟ مساله این است!
کاراکتر جلال، نسخه خوشاخلاق محسن، یک فردین درون دارد. فردینی که به نظر میرسد برای همه کار میکند الا برای همسر خودش. هرچند سکانس موتورسواری با سر شکسته زیر باران میتواند کپیای از یکی از سکانسهای بهروز وثوقی هم باشد.
درباره پایان کلیشهای فیلم هم برای فرار از اسپویل بهتر است چیزی ننویسیم اما ای کاش میشد از مانی حقیقی پرسید برای این پایان آیا گوشه چشمی به سینمای هند داشته است؟
«تفریق» فیلمی برای دیدن؟
واقعیت این است که توصیه به دیدن یا ندیدن یک فیلم از عهده ما خارج است اما فقط میتوان گفت «تفریق» میتوانست فیلم بسیار مهم و موفقی باشد اگر به ایده اولیهاش پایبند میماند و از این شاخه به آن شاخه نمیپرید. «تفریق» فیلمی است که از دیدن آن پشیمان نمیشوید چون ایده تازهای دارد اما احتمالا فیلمی نیست که به یادتان بماند.
دراین باره بخوانید: