تلویزیونتیتر روز

داریوش کاردان: نمی‌توانم بگویم همه چیز گل و بلبل است وقتی نیست!

داریوش کاردان، مجری و گوینده پیش کسوت در گفت‌وگو با خراسان، از ویژگی‌های برنامه انگیزشی «تاک» و محدودیت های اجرا در تلویزیون می گوید

مخاطبان رادیو و تلویزیون، داریوش کاردان گوینده و مجری پیش‌کسوت را با بیان صریح، انتقادی، طنازانه و کنایه‌آمیزش به خاطر دارند. او در سال‌های اخیر نسبت به گذشته، به دلیل آن چه وی شرایطی می داند که باعث شده نتواند آن بیان صریح و انتقادی خود را حفظ کند، حضور کم رنگی در عرصه اجرا داشته است. داریوش کاردان به تازگی با برنامه «تاک» که نسخه ایرانی مجموعه سخنرانی‌های «تد» است، به تلویزیون بازگشته و چهارشنبه‌‌شب‌ها این برنامه را روی آنتن دارد. او به عنوان بازیگر نیز سریال «دنیای گمشده» و «87 متر» را آماده پخش دارد و در سریال «جشن سربرون» بازی کرده است. به بهانه پخش «تاک»، با این مجری پیش‌کسوت گفت‌وگو کردیم.

چرا پیش از «تاک» مدتی بود که در تلویزیون غیبت داشتید؟

من مدت‌ها بود که برنامه‌ای اجرا نمی‌کردم، چند دلیل دارد و مهم‌ترین دلیلش این است که نمی‌شود حرف زد. یک مقدار محدوده بخش محتوا تنگ شده و الان حتی حرف‌های عادی را هم دیگر نمی‌شود مطرح کرد! یک زمانی در برنامه‌های رادیویی یا تلویزیونی، به طنز یا جدی یا در نمایش نامه‌ها خیلی راحت مشکلات را می‌گفتیم ولی الان طوری شده که درباره مشکلات نمی‌شود حرف زد. مثلا خود آقایان اقرار می‌کنند که مشکلات اقتصادی وجود دارد اما وقتی ما می‌گوییم، غیرقابل پخش است! به وجود مسائلی مانند اختلاس‌ و دزدی‌ اقرار می‌کنند و افرادی را دستگیر، زندانی و مجازات می‌کنند اما وقتی می‌خواهیم بگوییم چنین چیزی وجود دارد، پخش نمی‌کنند. این‌ها را به عنوان مثال گفتم، درباره همه چیز همین طور است. مدت‌هاست نمی‌شود حرف زد و بنده هم خیلی به اجرای برنامه‌هایی که نمایشی از گفت‌وگو باشد، مایل نیستم. معتقدم «گفت‌وگو» باید «گفت‌وگو» باشد. سخت است آدم حرف بزند، میکروفن دستش باشد، دوربین در اختیارش باشد و چیزهایی را که لازم است نگوید. من این فضا را اصلا نمی‌توانم تحمل کنم، بروم یک جایی بنشینم و بگویم به به همه چیز خوب و گل و بلبل است! نیست، مردم به آدم می‌خندند. قبلا هم اعلام کردم، هروقت احساس کنم فضایی وجود دارد ولو یک ذره و می‌شود صحبت کرد، قطعا شرکت و اجرا می‌کنم.

با این شرایط چطور شد که اجرای «تاک» را پذیرفتید؟

از سال‌ها پیش با خانم نوابی‌نژاد آشنا هستم و از ایشان شناخت دارم. در برنامه «هزار دستان»، «مکث» و «محاکات» با خانم نوابی‌نژاد کار کردم. وقتی اجرای «تاک» را پیشنهاد کردند گفتم می‌شود حرف زد؟ گفتند بله. یک دلیل دیگر این بود که برنامه «تاک» بسیار مفید است. در این برنامه قرار است موفقیت‌ها و استقامت‌ها نشان داده شود، به همین علت احساس کردم اگر بتوانم در آن شرکت کنم، شاید من هم بتوانم به امیدآفرینی و خودباوری جوانان کمکی بکنم. این خلاصه چندین جلسه بنده با خانم نوابی‌نژاد بود.

با توجه به صحبت خودتان، در شرایط سخت فعلی، صحبت‌های مثبت و انگیزشی مهمانان «تاک» می‌تواند بر ذهن مخاطب تاثیرگذار باشد؟

وقتی به عنوان یک بیننده بی‌طرف دقت کردم، دیدم این آدم‌ها «خودشان»اند، یعنی با خودشان پُز و فخرفروشی نمی‌آورند، صادقانه به مشکلات عجیبی که داشتند اقرار می‌کنند و بعد می‌گویند چگونه موفق شدند بنابراین شعار نیست و شما نمونه‌ای را می‌بینید که به نتیجه رسیده است. خانمی که چندین سال دنبال شغل خلبانی رفته، حالا مسافر می‌برد و می‌گوید مسافران از این که خلبانشان زن است، خوشحال اند، راه درازی را آمده، بسیار استقامت و انگیزه داشته، ناامید نشده و خلبان شده، این یک نمونه به‌نتیجه‌رسیده است، نمی‌نشینیم و بگوییم تلاش کنید، آفرین بر شما یا جمله‌ای از این حکیم و آن حکیم بخوانیم.

فعلا تنها مهمان مشهور برنامه، خانم سوسن پرور بوده‌اند و بیشتر مهمانان چهره‌های مردمی هستند، پس طبق سیاست برنامه قرار نیست «تاک» متکی به حضور چهره‌ها باشد.

برنامه مختص چهره‌ها نیست  اما چهره‌ها هم در آن حضور خواهند داشت. سیاست برنامه نشان دادن افراد موفق است، حالا آدم موفق می‌تواند یک بازیگر، نوازنده، پزشک یا استاد بزرگ نجوم باشد یا می‌تواند اصلا شناخته‌شده نباشد اما به برنامه بیاید و شناخته شود. «تاک» نه مختص افراد مشهور است، نه افراد شناخته‌نشده، چون مردم با افراد مشهور بیشتر ارتباط برقرار می‌کنند و احتمالا بیشتر پای تلویزیون می‌نشینند، شاید دعوت از این چهره‌ها کمک کند فضای برنامه شاد هم بشود. فرض کنید یک نفر بیاید بگوید با چرخ‌دستی پرتقال می‌فروختم و حالا کارخانه‌دار هستم، آدم‌ها نگاه کنند و تهییج هم بشوند اما مسئله اصلی در رسانه جذب مخاطب است. اگر جذب شد، می‌توانی روی او تاثیر بگذاری، چه مثبت و چه منفی. وقتی مخاطب را از دست بدهی، نه می‌توانی روی او تاثیر منفی بگذاری نه مثبت، چون تماشا نمی‌کند. تلویزیون و رادیوی خاموش به هیچ دردی نمی‌خورد. فرض کنید در رادیو بهترین حرف‌ها را می‌گویید و بهترین پیام‌ها را می‌دهید اما وقتی راننده سی‌دی دیگری گذاشته و رادیویش خاموش است، چه فرقی دارد چه بگویید! ما مثل کشورهای دیگر نمی‌توانیم از بسیاری مسائل برای جذب مخاطب استفاده کنیم. به عنوان کسی که سال‌ها در این زمینه تجربه دارم، اگر بخواهیم بدون جاذبه‌هایی که کشورهای دیگر استفاده می‌کنند مخاطب جذب کنیم، راه حل‌مان صداقت است.

«تاک» هم مانند بسیاری از برنامه‌های تلویزیون، یک نمونه خارجی دارد. نظرتان درباره کپی کردن از برنامه‌های خارجی چیست؟

کپی اصلا بد نیست، کپی ناشیانه، بی‌هدف و به دلیل پول‌سازی بد است. اگر هدف فقط پول‌سازی باشد، بد است. این که کپی کنی، اسم طرف را هم نیاوری که از کجا برداشتی و بگویی من ساختم، در حالی که برنامه بی‌مزه باشد و جذب‌کننده نباشد و فقط بخواهی باشد و پول دربیاوری، به نظرم جالب نیست. باز هم برمی‌گردم به صداقت. اگر کپی خوبی باشد، به خوبی ایرانیزه شود، بگوید ایده از فلان برنامه برداشته شده و برنامه هم خوب باشد، هیچ ایرادی ندارد.

زمانی در تلویزیون برنامه‌های جذاب و جریان‌سازی مانند «صندلی داغ» داشتیم، به نظرتان چرا این روزها چنین برنامه‌هایی کمتر در تلویزیون ساخته می‌شود؟

در «صندلی داغ» هرکسی می‌آمد می‌نشست، یک مقدار از سوالاتی که از قبل آماده بود می‌پرسیدم، بعد از چند دقیقه با شناختی که از آن آدم پیدا می‌کردم حتی شروع می‌کردم به شوخی کردن، گاهی سوالات غافل گیرانه مطرح می کردم اما با رعایت اصول مهمان‌نوازی و به همین دلیل بود که داغ می‌شد. طرف می‌بایست جواب سوالات خنده‌دار من را بدهد و در مقابل، جواب مسائلی را که سوالات مردم است هم بدهد، در این صورت صندلی، داغ می‌شد. تا کی می‌توانی بپرسی رنگ مورد علاقه‌ات چیست، نیمرو بلدی بپزی، چند تا خواهر و برادر داری؟ دیگر این‌ها خیلی عادی است، اگر به صورت یک گفت‌وگوی چالشی دربیاید مردم دوست دارند وگرنه دیدن یک چهره یک بار، دو بار خوب است. مجری این شبکه مهمان آن یکی شبکه بشود، دوباره فردا مجری آن شبکه مهمان این یکی مجری بشود، چقدر حرف تکراری؟! برای این که یک برنامه بین مردم جا باز کند، اصولی وجود دارد. گفت‌وگو اصول دارد. بعد هم اگر صداقت در آن نباشد، زمین می‌خورد و نمی‌تواند بتازد. هنوز هم دیر نشده، هنوز هم می‌شود برنامه پرمخاطب تحویل آنتن داد ولی باید ببینی انگیزه‌ها چیست. قبول دارم در کشور ما نمی‌شود درباره خیلی چیزها حرف زد اما صحبت‌هایی را که می‌توان مطرح کرد، دیگر اجازه بدهند بگوییم.

به تازگی در سریال تاریخی «جشن سربرون» بازی کردید، در این مجموعه چه نقشی دارید؟

نقش «قوام‌الملک» کلانتر مملکت فارس در زمان مظفرالدین شاه را بازی کردم. یک شخصیت واقعی است. قصه سریال بسیار خوب است و آقای راعی و نویسندگان سعی کردند داستان جذاب باشد. این سریال را خیلی دوست دارم.

این پروژه تولید سختی داشت؟

بله. یکی، دو بار به دلیل کرونا لطمه دید، متاسفانه آقای اکبری مبارکه را از دست دادیم، یک‌بار آقای حسین محجوب که شخصیت محوری بودند، از اسب به زمین افتادند و آسیب دیدند. هم به لحاظ چنین مشکلاتی، هم از نظر مشکلات اقتصادی، بله تولید سختی داشت اما خدا را شکر آقای نجاریان و آقای راعی زحمت کشیدند و کار را جمع کردند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا