تئاتریادداشت

این یک جنون محض است

یادداشتی بر نمایش جنون محض

فاطمه پاقلعه‌نژاد-سینماپلاک؛ جنون محض با موضوع هجو یک فن و هنر روی صحنه رفته است. فن و هنری که افرادی که در آن مشغول به کار هستند این روزها ناجوانمردانه سیبل حملات یک گروه فکری خاص که دوست دارند سر به تن این هنر نباشد شده‌اند.

امین میری، الهه مرزبان، صدف اسپهبدی در نمایش جنون محض

همزمانی این نمایش با جنبش می‌تو در سینمای ایران شاید از موقعیت‌شناسی کارگردان اثر باشد که نمایش‌نامه‌ای را از دل دهه هشتاد میلادی را برای کار در چنین شرایطی انتخاب کرده تا به قول معروف با زدن سوزنی به صنف خود بتواند جوالدوزی به جامعه‌اش بزند! و این تفاوت اهالی هنر با دیگر اصناف است که هیچ نقدی را برنمی‌تابند چه رسد به اینکه خود به هجو کار خود بپردازند.

انتخاب بازیگران درست، یکی از مهمترین نقاط قوت جنون محض است. بازیگرانی که علاوه بر هنر بازیگری، ادای دیالوگ‌ها در حرکت‌ زیاد و تحت فشار، از آمادگی بدنی بالایی برای اجرای صحنه‌های فیزیکی و پرتحرک نمایش برخوردارند.

الهام پاوه نژاد، علی ابدالی، دیبا زاهدی در نمایش جنون محض

«جنون محض» نمایشی با سه پرده است. در پرده اول که طولانی‌تر و پیش‌درآمدی برای پرده دوم است، بازیگرانی مشغول تمرین آخر پیش از اجرای یک نمایش هستند. همه چیز در این تمرین اشتباهی است. دیالوگ‌ها روی زبان بازیگران نمی‌چرخند و درهای صحنه روی پاشنه خود. «درهای پایین بسته نمی‌شوند و درهای بالا باز!»
اینها همه موقعیت‌هایی خنده‌دار ایجاد می‌کند که اتفاقا در مواردی از تماشاگر خنده می‌گیرد اما نه به اندازه پرده دوم.

ریتم نمایش، رفت و آمد بازیگران، اکت‌های نمایشی‌شان و موقعیت‌های کمدی در پرده دوم اوج می‌گیرد و هنر بازیگران و کارگردان در هماهنگی‌ای که به نظر می‌رسد از پس تمرین بسیار به دست آمده به چشم می‌آید.

الهه مرزبان و سام کبودوند در نمایش جنون محض

در پرده دوم تماشاگر همان صحنه‌هایی که در پرده اول در قالب تمرین بازیگران دیده را از این سوی صحنه می‌بیند. جایی که بازیگران با همه دغدغه‌ها و درگیری‌های عاطفی‌شان حضور دارند اما در لحظه ورودشان به صحنه همه آنها را در پشت‌صحنه جا می‌گذارند و سعی می‌کنند نمایشی بی‌نقص پیش چشم تماشاگر اجرا کنند.

این همان چیزی است که یک مخاطب پیگیر تئاتر نیاز دارد تا از این پس با نگاهی دیگر به تماشای یک نمایش بنشیند. نگاهی با اغماض و از سر هم‌دردی و هم‌دلی با بازیگری که ممکن است هزاران درد و رنج را پشت‌صحنه جا گذاشته باشد و بعد از اجرایش روی صحنه، باز همان دردها و مشکلات را به بغل گیرد و از سالن نمایش بیرون زند تا روز بعد که بار دیگر با همان نقش روی صحنه خواهد آمد و این یک جنون محض است!

الهام پاوه نژاد در نمایش جنون محض

نمایشنامه این اثر از مایکل فرین است که در سال 1982 با عنوان «سروصدا خاموش» در لندن روی صحنه رفته و عنوان بهترین نمایش کمدی سال را از آن خود کرده است. علیرضا کوشک جلالی این نمایش را ترجمه کرده و با عنوان «جنون محض» در تماشاخانه اهورا روی صحنه برده است.

سالنی که پیش از انقلاب با عنوان سینما دیاموند فعال بود و از سال 1345 با نمایش فیلم «اشک‌ها و لبخندها» افتتاح شده و در جریان تحرکات منجر به انقلاب یک بار آتش زده شده و پس از انقلاب به حسینیه تبدیل شده و حالا مدتی است بار دیگر با عنوان مرکز فرهنگی هنری عرفان و تماشاخانه اهورا فعالیت خود را آغاز کرده است.

صدف اسپبهدی و سام کبودوند در نمایش جنون محض

دکور هوشمندانه «جنون محض» یکی دیگر از نقاط قوت این نمایش است. سازه دو طبقه‌ای که بر روی چرخ‌های کوچکی قرار دارد و در پرده اول صحنه اصلی تئاتر را به تماشاگر نشان می‌دهد و در پرده دوم با چرخیدن سازه، تماشاگر را به دل پشت‌صحنه پر از هرج و مرج نمایش می‌برد.

الهام پاوه‌نژاد، سام کبودوند، علی ابدالی، میثاق زارع، امین میری، دیبا زاهدی، صدف اسپبهدی، علی پویاقاسمی و الهه مرزبان بازیگران این نمایش هستند که به خوبی از پس اجرای نقش‌های پرجنب‌وجوش خود و هماهنگی با یکدیگر برآمده‌اند و مخاطب را در پرده دوم طوری مجذوب می‌کنند که گاهی انتخاب اینکه به کدام بازیگر روی صحنه نگاه کنی کار چندان آسانی نیست.

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا