چرا «برادران لیلا» فیلم ضعیف اما مهمی است؟

یک حاشیهنگاری درباره فیلم «برادران لیلا»
احسان آجورلو
برخی از فیلمها، از لحاظ ساختاری فیلمهای خوبی هستند و البته فیلم مهمی هم برای خود «سینما» تلقی میشوند. مانند «اینسپشن» که دیوید بوردول دلایل مهم بودن این فیلم برای سینما در سال 2010 را با جمله «این فیلم سینما را نجات داد» شرح میدهد. برخی فیلمها در ساختار ایراداتی دارند، اما در مضمون یا در موعدی اکران میشوند که تاثیر مهمی بر سینما میگذارند. «برادران لیلا» در همین دسته طبقهبندی میشود.
«برادران لیلا» شاید در علیتمندی روایت کمیتش به شدت لنگ باشد، در ساختار شلوغ و شلخته و در داستان بسیار حراف و سطحی عمل کند. اما برای امروز و اکنون سینمای ایران که نسبت خود را بعد از شهریورماه با جامعه نمیداند و سردرگم است بسیار فیلم با اهمیتی است.
پس از وقایع و اعتراضات اخیر جامعه از مرحلهای گذر کرده است که نه دولت و نه ملت نمیتوانند به پیش از آن بازگردند و به نوعی جامعه دچار یک تغییر دیدگاه شده است. حال سینما در این بین که آینهای از جامعه است و روایتهایش بازنمایی از جامعه است دچار سردرگمی شده و نمیداند باید این تغییر دیدگاه در جامعه را چگونه تصور کند و این هراس باعث شده است سینما در یک موضع انفعالی قرار گیرد. فیلمها نمیدانند واقعیت تغییر دیدگاه جامعه را چگونه تصویر کنند، یا اصلا باید تصویر کنند؟ در این چیدمان است که فیلم «برادران لیلا» به عنوان فیلمی که از قضا گویی تغییر دیدگاه جامعه را پیشبینی کرده فیلم بااهمیتی مینماید. گویی راه را باز کرده تا مابقی فیلمها بدون هراس جامعه را تصویر کنند.
«برادران لیلا» باعث میشود گپ و فاصله عقب ماندن و هراس سینما از جامعه آرام آرام از بین برود. بنابراین «برادران لیلا» اگر در ساختار ضعیف و در فیلمنامه به اندازه «متری شیشونیم» یا «ابد و یک روز» جذاب و قدرتمند نیست اما از هر دو فیلم قبلی سعید روستایی برای سینمای ایران فیلم مهمتر و تاثیرگذارتری است.