داریوش مهرجویی: آدمهای بیسواد قبل از انقلاب امروز هم هستند و سانسور میکنند
گفتگوی صریح کارگردان لامینور درباره سانسور و ظلم به زنان در جامعه

داریوش مهرجویی در گفتگو با حامد قریب که در شماره هشتم ماهنامه تجربه منتشر شده است، به نکات تازهای از سانسور و ممیزی در سینمای ایران، نگاه انتقادی به محدودیت خانمها در فیلم لامینور و حواشی انتشار چند ویدیو در فضای مجازی اشاره کرده است.
سینماپلاک؛ داریوش مهرجویی در بخشی از این گفتگو با انتقاد از سانسور و ممیزی در سینمای ایران گفته است: سانسور در سینمای ایران مانند گذشته بوده و هیچ تفاوتی ایجاد نشده است. در واقع همان آدمهای بیسوادی که قبل از انقلاب بودند، بعد از انقلاب نیز آمدند. من برای همه فیلمهایم چه قبل و چه بعد از انقلاب گرفتاری داشتم؛ متاسفانه در این زمینه همان ذهنیتی اشتباهی که داشتیم ادامه پیدا کرده است.
مهرجویی در ادامه با اشاره به اتفاقاتی که برای فیلم «سنتوری» رخ داده است، بیان میکند: «سنتوری» میتوانست پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران شود. اما درست شبی که فردای آن قرار بود فیلم اکران شود، ناگهان آقای جعفری جلوه اعلام کرد که فیلم توقیف است. در شرایطی که حتی وزیر هنوز فیلم را ندیده بود. بعد از این اتفاق، شرایط به شدت سختی را گذراندم و برای اولین بار در زندگیام روانکاوی شدم.
وی در ادامه این گفتگو با تاکید بر اینکه فیلمهایی که بعد از «سنتوری» کار کرده همگی در اعتراض به اتفاقی بود که برای این فیلم رخ داده است، درباره عملکرد وزارت ارشاد گفت: متاسفانه شاهدیم که هیات نظارت وزارت ارشاد از فیلمهای درهپیت خوشش میآید. شخصا فیلمهایی در سینما دیدم که از نظر اخلاق جامعه افتضاح است اما با این وجود جلوی هیچکدام آنها را نمیگیرند. اما به فیلم من که میرسند چون متوجه آن نمیشوند و شعور فهمیدن آن را ندارند، جلوی آن را میگیرند. این گرفتاری ماست.
مهرجویی در بخش دیگری از این گفتگوی تفصیلی در پاسخ به پرسشی که درباره حواشی انتشار ویدیو از او در فضای مجازی ایجاد شد و واکنشی از سوی جامعه را به همراه داشت، اینطور توضیح داده است: به قدری من را فحش دادند که حد نداشت. واقعا این سوال برایم پیش آمد که مگر میشود یک روز فرشته باشی و روز دیگر اهرمن؟ روز قبل اینقدر من را تشویق کردید و روز بعد تا این اندازه فحش دادید. مگر میشود؟
وی در پاسخ به انتقادها نسبت به تغییر موضعش درباره سانسور که در ویدیو دوم اتفاق افتاده بود، گفت: این اتفاق برای این رخ داد که این آدمهای مزخرف آمدند و من را گول زدند؛ شریفینیا و حنیف سروری بدون هیچ دعوتی و بدون اینکه به ما خبر دهند، به خانه آمدند. در واقع از طرف ارشاد آنها را تشویق کرده بودند که بروید و مهرجویی را خر کنید که ویدیو اولش که اینقدر پرخاش کرده و فحش داده را تلطیف کند، آنها هم آمدند اینجا و با صحبتهای بسیار ویدیویی از من گرفتند. در واقع من در آن ویدیو حرفهای دیگری هم زده بودم ولی همه را کات کرده بودن و فقط یک بخشی که دلشان میخواست را پخش کردند. آنها واقعا بازجو بودند و من را گول زدند. به همین دلیل ویدیو دوم آنطور بیرون آمد؛ من هم بعد از آن، توضیحات خودم را دادم که باباجان اینطور نبود؛ من را خر کردند و ویدیو را با بازجویی از من گرفتند و سانسور شده بیرون دادند تا من را خراب کنند.
این کارگردان در بخش دیگری از صحبتهایش درباره تصویری که در فیلم «لامینور» از ممنوعیت و محدودیت موسیقی برای خانمها ارائه داده است، بیان کرد: خودم یک دختر ۱۶، ۱۷ ساله دارم و میدانم مهمترین خواسته دخترهای جوان امروزی این بوده که نفس بکشند تا بتوانند کار کنند و خودی نشان دهند. فکر میکنم مورد استثمارترین موجودات جامعه ما زنها هستند. چون مرتبا در جامعه سرکوب میشوند. ولی دختر درون فیلم با پرداختن به موسیقی و کمپوزیسیون عصیان میکند. در جامعه آدمهای مختلف را میبینیم که در حال استثمار شدن هستند؛ همچنین میبینیم که مشخصا چقدر به خانمها ظلم میشود. بنابراین باتوجه به این موضوع دلم میخواهد استثمار خانمها را نشان دهم. دوست دارم مانند فیلم «لامینور» آزادی آنها را بشکافیم تا نشان دهم که بالاخره آنها میتوانند جلوی مردها بایستند. اصلا برایم مهم نیست که به خاطر این موضوع جلوی فیلم را بگیرند و یا بگویند خوب یا بد است. در واقع این مسئله مهمی است که دوست دارم بیان شود.
مهرجویی در بخش پایانی صحبتهایش به تلاشی که در پنجاه سال فیلمسازی انجام داده اشاره کرده و گفته است: سعی کردم هرچیز که در ایران تجربه کردم و این نفاق، دروغ و دونگی که در جامعه ایجاد کردهاند را در فیلمهایم نشان دهم. از هیچکس هم نمیترسم. سینه خود را جلو بردم و گفتم بیایید این شما و این سینه من، تفنگ بیاورید و بزنید و من را بکشید ولی من حرفم را میزنم.
بیشتر بخوانید:
همه ماجراهای فیلم داریوش مهرجویی